گرمای زهرماری

گرما تا زیر پوست و گوشت و چربی بدنم نفوذ کرده شر شر عرق می‌ریزم و بیشتر از همه گلوم تحت فشاره انگار یه زهر تلخ توش جریان داره 

اتاق انگار تاریک و مه آلود میشه

زبونم سنگین‌تر

لا به لای تارهای باقی مونده موهام خیس عرقه 

دور دهنم 

قفسه سینه‌م

شاید ریفلاکس معده است ولی بقیه بدنم چی

صفرای طب سنتی؟ 

دلم می‌خواد تو آب یخ دراز بکشم نصف تنم 

تو سرم گزگز می‌کنه برین زپینگ؟ داروهای اعصاب 

چرا آدما برام مهمند 

یا چرا نظرات آدم در موردم برام مهمه 

چرا احساس می‌کنم ازم بدشون میاد 

چندششون میشه 

یا واقعا می‌شه؟ 

کثافات 

آشغالها


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد