اومدم یه پرسشنامه رو پر کنم دیدم نوشته برای افراد میانسال و تو پرانتز اضافه کرده ۳۵ تا ۶۰ سال.
یه جوری شدم
هی به خودم میگم بین این همه میانسال چرا این کلمه حال تو رو بد میکنه.
من زندگی نکردم کودکی رو نفهمیدم نوجوانی و جوانی رو...
بعد یهو افتادم تو میانسالی
"تنها شبی هفت ساله خوابیدم و بامدادان هزار ساله برخاستم"
تو وجودم هنوز یه دخترک ۴ ساله زندگی میکنه
گاهی کمی بزرگتر میشه و همون دختر نوجوانی میشه که حدود ۲۰ سال قبل وبلاگ مینوشت.
زندگی به ما کودکی، نوجوانی و جوانی بدهکاره؟ نمیدونم...