شبکه خبر

اومدم امشب کمی زودتر از غش کردنم از بی‌خوابی، بخوابم و ۲ و خرده‌ای تلویزیون و چراغ رو خاموش کردم. نیم ساعتی غلت زدم تو جام و خوابم نبرد و گفتم اشکال نداره جسمم استراحت کنه. 

که یهو یه صدای انفجاری اومد که گفتم یا ابوالفضل! 

و باز شبکه خبر کوفتی رو روشن کردم که صدای حرف زدنشون کمی صدای انفجار و پدافندها رو بپوشونه. ایشالا که دوباره اون صدای وحشتناک انفجار استودیوی سحر امامی رو پخش نکنه. 

تا جایی که متوجه شدم انقدر که از این صداها حالم بد می‌شه و می‌ترسم از خود مرگ تو این جنگ نمی‌ترسم. 

الانم تو کله‌م پره از رژیم اشغالگر، صهیونیست، وعده صادق، موشک فلان، پهباد،وحشت ساکنین سرزمین‌های اشغالی و ... 


یه گروه تو ایتا هست برای دانشجوهای پیام نور، تا دیروز نزدیک ۲۰ هزار تا عضو داشت. قبلا بیشتر در مورد تبادل جزوه و امتحان حرف می‌زدند الان کارکردش شده چت کردن در مورد جنگ و چیزای دیگه. زیاد نمی‌رم تو‌ گروهشون، رده سنی‌شون خیلی پایینه ولی امشب دیدم یکی نوشته کاش دغدغه‌هامون در حد همین قطعی اینترنت بود... 

می‌خواستم فریاد بزنم کاش...کاش... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد