حمله ترامپ

بله و دنیا به روال قبل سرشار از بی‌‌عدالتی است...‌

ماهواره متحرک

آقای راننده از این که نقشه‌های اینترنتی کار نمی‌کنه شروع کرد و رسید به این که اسرائیل با مردم ایرانه و نمی‌خواد بهشون آسیب بزنه چون مردم رو نمی‌زنه، اگر می‌خواست مثل غزه هیچی برامون نمی‌گذاشت بمونه. بهش گفتم همین چند روز پیش آقای کارمند بازنشسته‌ای رو تو بیمارستان دیدم که خونشون رو زده بودند، چشماش رو باز کرده بود دیده بود زیر آواره، دختر ۹ ساله همسایه‌شون زیر آوار مدفون شده بود و هنوز پیداش نکرده بودند و مادر دخترک هم فوت کرده بود.

انگار نمی‌شنید چی می‌گم و ادامه می‌داد مثل رادیو یا تلویزیون یک طرفه بود. سکوت کردم گذاشتم تا آخر مسیر صحبت کنه. از این که ترامپ چقدر آقاست و با مرام‌، نتانیاهو هم همینطور. ذوقی که می‌کرد برای از بین رفتن لبنانی‌هایی که اسرائیل رو تهدید کرده بودند. و آرزوش که می‌گفت کاش یه بمب اتم بزنند همه با هم بمیریم. 

این یکی آرزوی همه با هم بمیریم رو قبلا منم داشتم، ولی چرا باید به جای دیگران آرزو کنیم و اونم بدست دشمن؟ مگه بمب اتم آمپول بیهوشی داره قبلش که هیچی حس نکنی و فقط یهو بمیری ‌و تمام؟ ولی سکوت کردم. به رنجی که پشت این صحبت‌هاش بود فکر کردم به آفتاب داغی که تو سرمون می‌خورد و این که می‌گفت هر چی در میارم خرج خود ماشین می‌شه فقط اومدم تو این وضعیت کار مردم راه بیفته. 


کووید

دکتر اومد ویزیت آقای تخت اینوری که تب و لرز داره. گفت دیشب که اومدم افتادم رو زمین و از ضعف نتونستم بلند بشم. 

دکتر بهش گفت نگران نباش احتمالا کوویده. الان کووید خیلی شایع شده! 

یه آقایی هم با اون وسایل آزمایش تو بینی اومد بالا سرش.

هیچی دیگه ماسک‌ها  رو دراوردیم. هرچند خود پرستار و دکتر ماسک نزدند. 

روده آسیب دیده و قحطی نان جو

این مدت شرایط روده‌م هی بدتر شد، درد، اسپاسم، سنگینی و سوزش شدید و تشدید فلج روده و خونریزی.

مطمئنا یه علت مهمش این شرایط پر استرس بوده و هست ولی انگار یک زخم یا آسیبی تو روده‌م اتفاق افتاده که این خونریزی و دردها از اونه. به خاطر استفاده مداوم از نوناپیک که اسید سیتریک داره هم هست.

 تنها کاری که به ذهنم رسید رژیم محدود به دو سه ماده خوراکی نرمه. یکیش نون جو سه نان بود. که با توجه به شرایط جنگی دیگه نه سه نان رو پیدا کردم نه از کارخونه‌های دیگه. نون جو خشک رو هم که نمی‌تونم بخورم. 

آقای سوپرمارکتی با یه حالتی که تو این شرایط چرا دنبال خوراکی غیرمعمول می‌گردم، گفت خانم همه جا بسته است و نداریم. 


با تشکر از عزیزانی که سال قبل با کوتاهی‌شون باعث از بین رفتن کارکرد طبیعی روده من شدند.


* آقای صهیونیست خر! بذار امشب رو بخوابیم 

دیگه زمین هم از این صداها زیرمون می‌لرزه

شبکه خبر تو‌ ICU

پشت در شیشه‌ای آی سی یو منتظر نوبت ملاقات بودم که دیدم حالم داره بد میشه و فهمیدم صدای شبکه خبر از جنگ و مارش نظامی و ... میاد! 

شوکه شدم تو ICU؟  آقا این جا می‌گید ملت یکی یکی و کوتاه برند ملاقات چون بیمارا هیجانشون میره بالا و خطرناکه براشون، بعد کنار تخت و سالنش تلویزیون به اون بزرگی گذاشتید اونم شبکه خبر تو دوران جنگ؟؟ من که بهم مانیتور وصل می‌کردند اوضاعم بحرانی بود چه برسه به بیمارای بنده خدا. 

یه آقای پرستار خیلی جوان سورمه‌ای پوش پشت استیشن نشسته بود با دو  تا با یونیفرم‌های متفاوت. آقای پرستار منتظر بود یه چی بگی گاز بگیره! دقیقا مثل زمان خشم خودم. هر کی کوچکترین سوالی می‌پرسید از کوره در می‌رفت.